«بازار بنزین» یا بازار کوپن؟ / خطای بزرگ در طرح مبادله سهمیه
طرح مبادله سهمیه بنزین، در ظاهر «بازار» میسازد اما در واقع چیزی جز بازاری برای کوپن نیست؛ بازاری مصنوعی که نه عرضه آزاد دارد، نه تقاضای واقعی و نه توان ارسال سیگنال به تولید. این طرح نه اصلاح است و نه مقدمه اصلاح، بلکه فقط شکل پیچیدهتری از توزیع رانت است.
به گزارش پارسینه ؛گفته میشود اگر سهمیه بنزین شهروندی، قابل خریدوفروش باشد «قیمت بازار» شکل میگیرد و بهاینشکل، مساله بغرنج بنزین حل میشود. این استدلال در ظاهر جذاب بهنظر میرسد اما دارای یک خطای مفهومی است؛ این استدلال اشتباه گرفتن مفهوم «مبادله» با «بازار» است. برای فهم سادهتر، تصور کنید دولت نان را جیرهبندی کند. سپس به هر نفر کوپن نان بدهد و بعد اجازه دهد کوپنها در یک پلتفرم الکترونیکی معامله شوند. آیا این بازار «بازار نان» است؟ نه؛ این بازاری برای کوپن نان است.
هر مبادلهای، بازار به مفهوم بازار در علم اقتصاد نیست. اگر در شوروی مردم اجازه پیدا میکردند کفشهای سهمیهبندیشده توسط دولت را در بازاری ثانویه مبادله کنند آن بازار الزاما یک بازار طبیعی/اصولی برای کفش نمیشد، بلکه یک بازار دستساز و غیرطبیعی بود.
بازار واقعی زمانی شکل میگیرد که عرضه و تقاضا آزاد و امکان ورود و خروج بنگاهها وجود داشته باشد. در این حالت، قیمت میتواند سیگنالهایی برای تولید، سرمایهگذاری و مصرف ارسال کند. در طرح «بازار مبادله سهمیه بنزین» هیچکدام از این شروط برقرار نیست.
در این طرح عرضه واقعی و آزادانه وجود ندارد و این دولت است که مقدار سهمیه را از قبل تعیین میکند؛ عرضه قابل افزایش نیست و اگر قیمت بالا برود، تولیدکننده جدیدی وارد نمیشود. تقاضا به تقاضای واقعی مربوط نیست بلکه به «حق مصرف دولتی» مربوط است. دولت همچنان تولیدکننده، فروشنده، تنظیمگر و همهکاره است. قیمتی که در چنین فضایی شکل میگیرد، قیمت بازار نیست؛ بلکه قیمت کمیابی مصنوعی است.
ارسال نظر